« معنای اصطلاحی جن در یهود و مسیحیتثواب و عقاب جنیان »

به عقيدة برخي از افراد در ميان جنيان دين و شريعت وجود ندارد و آنها همچون چارپايان با غريزه به زندگي خود ادامه مي دهند اما با توجه به آيات و روايات مي توان اثبات كرد كه دين و شرعت مختص به انس نيست و جنيان در اين مورد با انسانها مشاركت دارند.

اختيار جن و تكليف او

اختيار و تكليف، لازم و ملزوم يكديگر هستند، زيرا اگر موجودي مخيّر باشد لازمه اش اين است كه روز قيامت مورد مؤاخذه قرار بگيرد. اينكه موجودي مورد مؤاخذه قرار بگيرد ولي مخيّر نباشد با عدل الهي سازگاري ندارد. آيات و روايات نيز، دلالت دارند بر اينكه جن همانند انسان مكلف و مختار است و به واقع هدف آفرينش او عبادت حق تعالي مي باشد. چنانكه در قرآن كريم آمده است:

« ما خلقتُ الجنَّ و الانسَ الاّ ليعبدون؛»[1]؛ ما جن و انس را نيافريديم مگر براي آنكه (خدا را)عبادت و پرسش كنند.

برخي بر اين باورند كه جنيان تكليفي در برابر خالق يكتا ندارند و همانند بهائم هستند ولي بايد به اينگونه افراد پاسخ داد كه جن نيز همانند انسان، مختار و مكلف است و روز قيامت از اعمال او سؤال مي شود از جمله آياتي كه بر اين مسأله دلالت مي كند:

«يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ؛»[2]؛ در آن روز به آنها مي گويد: اي گروه جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند تا آيات مرا برايتان بازگو كنند و شما را از ملاقات چنين روزي بيم مي دادند؟! آنها گويند: بر ضد خودمان گواهي مي دهيم (آري ما بد كرديم) و زندگي (پرزرق و برق) دنيا آنها را فريب داد و به زيان خود گواهي دادند كه آنها كافر بودند.

اين آيه دلالت دارد كه خداوند براي اتمام حجت و انذار جن و انس از عواقب كارهاي زشت، پيامبران را به سوي آنها فرستاده است. ارسال رسل، خود دليل و بيان قاطعي است بر مخير و مكلف بودن جن و انس، زيرا اگر كسي مختار نباشد، ديگر فرستادن پيامبر و بحث بشارت و انذار معنا ندارد.[3]

قرآن از قول آنها نقل مي كند كه آنان دو دسته اند:

« وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا (١٤)وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (١٥)»[4] ؛و برخي از ما مسلمان و برخي قاسط هستند، پس آنانكه مسلط­نند رستگاري را پي جستند و اما قاسطون هيزم دوزخند.

و اينكه بعضي از جنيان صالح و خوبند و عده اي طالح و بد و نيز عده اي مسلمان و گروهي قاسط مي باشند خود دليل بر اختيار آنها است.

آية ديگري كه بر همين مطلب دلالت دارد:

« وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا … وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ»[5]؛ براي سليمان باد را مسخر كرديم…. و گروهي از جن پيش روي او به اذن پروردگارش كار مي كردند و هر كدام از آنها كه از فرمان ما سرپيچي كند او را از عذاب و آتش سوزان مي چشانيم.

خداوند در اين آيه بيان مي دارد اگر يكي از جنيان از فرمان سرپيچي كند وارد آتش سوزان مي شود و ورود در آتش امكان ندارد، مگر آنجا كه تكليف و فرماني باشد و اختيار هم وجود داشته باشد.

«و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون: قال خلقتهم للامر و النهي و التكليف و ليست خلقتهم جبراً ان يعبدوه و لكن خلقتهم اختياراً ليختبرهم با الامر و النهي و من يطيع و من يعصي»[6]؛ خداوند در اين آيه مي فرمايند كه جن و انس را براي امر و نهي و تكليف خلق كرده ام و خلقت آنها جبري نبوده است براي عبادت بلكه خلقت آنها اختياري بوده تا آنها را بيازمايد به اوامر و نواهي تا ببيند چه كسي اطاعت مي كند و چه كسي معصيت في بيان تكليف الجن: «قال ابو عمر: الجن عند الجماعة مكلفون،مخاطبون لقوله تعالي: يا معشر الجن و الانس… و ذكر عن الحشويه انهم مضطرون الي افعالهم و انهم ليسوا بمكلفين»[7]

ابو عمر بيان مي كند كه جن در نزد جماعت مكلف هستند و مورد خطاب خداوند در آيه: يا معشر الجن و الانس قرار گرفته اند و حشويه بيان مي كنند كه جنيان در انجام افعالشان ناگزير هستند و تكليفي بر آنها نيست.

قال الله تعالي: « و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون»[8] و قال: « يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلا بِسُلْطَانٍ»[9]

« فالجن بناء علي ذلك مكلفون باوامر و نواهي، فمن اطاع رضي الله عنه و ادخله الجنة و من عصي و تمرد فله النار، يدل علي ذلك نصوص كثيره. ففي يوم القيامة يقول الله مخاطباً كفرة الجن و الانس موبخاً مبكتاً «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا»[10] »

«ففي هذه الآيه دليل علي بلوغ شرع الله الجن و انّه جاءهم من ينذرهم و يبلغهم رسالة الله تعالي و لذا صحّ العتاب و العذاب»[11]

«پس جن بنابراين آيات مكلف به اوامر و نواهي الهي است پس آن كس كه اطاعت كند خداوند از او راضي مي شود و وارد در بهشت مي كند و آن كس كه معصيت كرده و سركشي كند پس آتش جهنم براي اوست و بر اين مطلب روايت هاي بسياري دلالت مي كند پس در روز قيامت خداوند جن و انس كافر را مخاطب قرار داده و آنها را توبيخ مي كند «يا معشر الجن و الانس …» پس اين آيه دلالت بر رسيدن شريعت الهي به جنيان مي كند و اينكه منذر و مبلغ رسالات الهي به سوي آنها آمده است پس عتاب و عذاب صحيح مي باشد».

« شيخ تقي الدين: ليس الجن كالانس في الحد و الحقيقه فلا يكون ما امروا به و مانهو عنه مساوياً لما علي الانس في الحد و الحقيقه لكنهم شاركوهم في جنس التكليف بالامر و النهي و التحليل و التحريم، بلا نزاع بين العلماء و يقبل قولهم ان ما بيدهم ملكهم مع اسلامهم فتصح معاملاتهم و لا دليل علي المنع منه و يجري التوارث بينهم و كافرهم كالحربي يجوز قتله ان لم يسلم و يحرم عليهم ظلم الآدميين و ظلم بعضهم علي بعض و تحلُّ ذبيحتهم و بولهم و قيئهم طاهران»[12]

1. سوره ذاريات(51)،آيه56

1. سوره انعام(6)،آيه130

2. احمد،حيدري،ابلیس و شیطان در آینه حدیث و قرآن،ص45

3. سوره جن(72)،آيه14 و 15

1. سوره سبأ(34)،آيه12

2. علي بن ابراهيم،قمي،تفسير قمي، تصحيح: طيب موسوي جزايري،ج2،چاپ3،قم:دارالكتاب للطابعة و النشر،1404هـ ق،ص331

3. العيني،عمدة القاری،ج15،ص184

1. سوره ذاريات(51)،آيه 56

2. سوره رحمن(55)،آيه33

3. سوره انعام(6)،آيه130

4. سيد فاخر موسوي،التجلي الاعظم،چاپ اول،قم:مؤلف،1421هـ ق،ص99

1. منصور بن يونس،البهوتي الحنبلي، كشف القناع،ج1،چاپ اول،بيروت: دارالكتب العلميه منشورات محمدعلي بيضون،1418هـ ق،صص572-571


موضوعات: اعتقادی, داستان
   جمعه 24 اردیبهشت 1395


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو